عناوین این صفحه
- افزایــش قرارداد و بند جدایــی
- اگر دادکان گزینه شایستهای معرفی میکرد حتماً انصراف میدادم
- شریفی: کریمی، باقری و جرارد الگوهای من هستند
- فنونی زاده: با تحصن هواداران مقابل مجلس مخالفم
- مارکـــو و زلاتکـــو به جایی نرسیدند
- بالاخره نوبت آبیها مــی رسد؟
- آتشبار ترسناک کلمبیایی در مقابل دفاع لرزان رئال
- «چهارِ شگفتانگیز» مهره موفقیت یحیی
- شهروند - هوادار، نقش گمشده در باشگاهداری ایرانی
- فوتبال ایران از دایره بسته خارج میشود؟
جستجو بر اساس تاریخ
نظرسنجی
شماره : 6707 /
۱۳۹۹ چهارشنبه ۶ اسفند
|
شروط غیرقابل بازگشت قایدی برای استقلال
افزایــش قرارداد و بند جدایــی
داستان استقلال و مهدی قایدی پیچیده شد
9 روز قهر؛ راهحلی وجود دارد؟
یادداشت
علی مغانی
قهر مهدی قایدی از استقلال، 9 روزه شد. در فوتبالی که همه مناسباتش شفاف باشد، قهر و دلخوری بازیکنان با بهانههای مضحکی مثل سرماخوردگی رفع و رجوع نمیشود اما در فوتبال ایران اصل بر «لاپوشانی» است. به محض وقوع هر بحران، ابتدا شایعات تکذیب میشود، بعد از آن توجیههای کودکانهای مثل سرماخوردگی مطرح میشود و وقتی بعد از چند روز بهانهها بیاثر میشوند، تازه نوبت به تأیید زمزمههایی است که از ابتدا مطرح بوده: «مهدی قایدی از رقم ناچیز قراردادش در مقایسه با سایر بازیکنان تیم دلخور است.»
آنچه درباره قایدی و استقلال به وجود آمده، متعلق به «نیمه تاریک فوتبال» است. از آن مسائلی که معمولاً در رسانهها مطرح نمیشود اما زیر پوست تیمها و در رگهای رختکن در جریان است. بازیکنی که مؤثر و محبوب است و تیم روی کاکل او میچرخد، خواهان دستمزد بیشتری است. مدیرعامل استقلال با اظهار تأسف از افزایش نامتعارف رقم قرارداد برخی از بازیکنان، معتقد است: «در دوره قبلی قرارداد مهدی قایدی به طرز قابل ملاحظهای افزایش پیدا کرده بود.» به نظر میرسد احمد مددی دروغ نمیگوید! گفته میشود قرارداد ستاره شماره 10 استقلال از 850 میلیون تومان به محدوده 5/1 تا 2 میلیارد تومان افزایش پیدا کرده اما در تیمی که بعضی بازیکنان به مراتب کم اثرتر، قراردادهای 6 میلیاردی بستهاند، رقم 2 میلیارد برای قایدی دلانگیز و جذاب نیست. این یک وضعیت پیچیده است که برای مقابله با آن، ظاهراً راهحل کم هزینهای در دسترس نیست. از یکسو مهدی قایدی مهمترین استعداد حال حاضر استقلال است و نمیشود رفتاری مشابه با سجاد آقایی با او داشت. از سوی دیگر، مؤثرترین عنصر هجومی تیم در یک سال و نیم گذشته، حاضر نیست بدون اصلاح قرارداد و افزایش دستمزد، به تمرینات بازگردد. ظاهراً نهادهای نظارتی، مدیران باشگاه را از تکرار اتفاقی که در آغاز فصل تحت عنوان «اصلاح قرارداد» افتاده، منع کردهاند و دو مرحله مذاکرات احمد مددی با مدیر برنامههای قایدی هم بینتیجه به پایان رسیده. ماجرا وقتی پیچیدهتر میشود که بدانیم مهدی ناراضی تا سال 1402 با استقلال قرارداد دارد اما گفته میشود بندی در قرارداد او وجود دارد که به او اجازه میدهد در همین نیم فصل، تیم را ترک کند. موضوع قابل تأمل اینکه در ماجرای قهر مهدی قایدی از استقلال، قاعدتاً میبایست برآیند نظرات هواداری همسو با باشگاه و در موضعی نقادانه نسبت به مهدی قایدی باشد چرا که این بازیکن است که به شکلی خودخواسته از حضور در تمرینات امتناع میکند اما به شکل شگفتانگیزی، بدنه هواداران از دلخوری قایدی حمایت میکنند و معتقدند او باید دستمزد بیشتری دریافت کند.
مهدی قایدی از آغاز لیگ نوزدهم که تولدی دوباره داشت تا امروز، با گلها و پاس گلهایش بیشتر از هر مهره دیگری در خط حمله استقلال اثرگذار بوده. در 22 سالگی محبوبیت فوقالعادهای کسب کرده و لااقل در سه دربی گذشته که همگی در وقت قانونی با نتیجه 2-2 به پایان رسیده، مؤثرترین بازیکن استقلال بوده. در شرایط طبیعی، مطلوبترین گزینه آن است که طرفین روی راهحلی بینابینی توافق کنند تا استقلال بیش از این دستخوش بحران و حاشیه نشود. از منظری دیگر، مدیران استقلال در سالهای گذشته اثبات کردهاند که تخصص عجیبی در از دست دادن استعدادهای نابشان دارند و همین نقطه ضعف ریشهدار است که هواداران را نگرانتر میکند. فارغ از اینکه ماجرای قهر مهدی قایدی به کجا میانجامد، در این گزاره شکی نیست که استقلال تحت هیچ شرایطی نباید بهترین استعداد این روزهایش را به آسانی از دست بدهد.
شرط علی کریمی برای انصراف از انتخابات فدراسیون فوتبال
اگر دادکان گزینه شایستهای معرفی میکرد حتماً انصراف میدادم
محمد دادکان در آخرین مصاحبه خود به صراحت اعلام کرده که در میان نامزدها، علی کریمی بیش از سه نامزد دیگر صلاحیت نشستن بر صندلی ریاست فدراسیون فوتبال ایران را دارد. رئیس سابق فدراسیون فوتبال مثل همیشه از نحوه مدیریت بر فوتبال ایران انتقاد کرد و مدعی شد که تکلیف انتخابات روز 10 اسفند با مهرهچینیهای پشت پرده مشخص و حتی رئیس بعدی فدراسیون فوتبال هم تعیین شده است.
دادکان همچنین اعلام کرد که علی کریمی به دلیل داشتن دانش بالای اجتماعی و همچنین به دلیل مقبولیت بالای عمومی که دارد، بهترین گزینه برای ریاست فدراسیون فوتبال ایران است و این مقبولیت در این شرایط میتواند کمک حال فوتبال کشور شود.
علی کریمی در واکنش به صحبتهای دادکان گفت: «بدون شک دادکان از بزرگان تاریخ فوتبال ایران بوده و به دلیل کسوت و دانش مدیریتی که دارد، همواره شأن و شخصیتش برایم قابل احترام است. به صراحت اعلام میکنم که اگر دادکان برای انتخابات فدراسیون فوتبال ورود و ثبت نام میکرد، هرگز به خودم اجازه نمیدادم که برای انتخابات 10 اسفند ثبت نام کنم. بدون تعارف اعلام میکنم اگر محمد دادکان در مصاحبهای که داشتند، یکی از رقبای بنده که در انتخابات حضور دارند را تأیید میکرد و یکی از سه نفر را شایسته انتخاب به عنوان رئیس فدراسیون میدانست، حتماً اولین نفر خودم از ادامه راه انتخاباتی انصراف میدادم و کنار میکشیدم.»
او تأکید کرد: «قبل از ثبتنام نیز با آقای دادکان مشورت کردم و از اینکه بنده را از میان نامزدها برای ریاست فدراسیون فوتبال کاندیدای شایسته دانسته، بینهایت تشکر میکنم.»
کریمی گفت: «دوباره تأکید میکنم که اگر پا به این انتخابات گذاشتهام هدف اولم حمایت از فوتبالیها بوده، نه زد و بندهای پشت پرده. به قول آقای دادکان، فوتبال عشق ابدی فوتبالیها است و همانطور که من و مهدی مهدویکیا در بیانیهمان اعلام کردیم، هدفمان مبارزه با فساد فوتبال و تلاش برای فراهم شدن فوتبال پاک است، دغدغهای که دادکان و امثال آقای دادکان دارند و سالها است با این معضلات دست و پنجه نرم میکنند.
و سخن پایانیام؛ فوتبال پاکم آرزوست.»
بازیکنی هست که عاشق پرسپولیس نباشد؟
شریفی: کریمی، باقری و جرارد الگوهای من هستند
گفت و گو
ناصرقراگزلو
محمد شریفی بازیکن 20 ساله پرسپولیس که از تیم سایپا به پرسپولیس پیوسته، از انگیزههایش در تیم جدید، از الگوهای خودش در پرسپولیس و الگوهای خارجیاش صحبت به میان میآورد. شریفی که خیلی خوب سلسله مراتب پیشرفت را طی کرده، از شرایط پرسپولیس صحبت به میان میآورد. گفتوگویی با بازیکن جوان پرسپولیس داشتیم.
به پرسپولیسی پیوستی که در پست تو بازیکنان خیلی خوبی هستند! با این وجود شرایط را برای بازی کردنت چگونه ارزیابی میکنی؟
بله هم پستیهای من در پست هافبک دفاعی و هافبک نفوذی بسیار قدرتمند هستند و شرایط بسیار ایدهآلی داشته و دارند. من هم به سهم خودم شرایط فنی خوبی دارم و تلاشم را میکنم تا بتوانم نظر کادر فنی تیمم را جلب کنم. نسبت به این موضوع هم خیلی خوشحالم که هم پستیهای خیلی خوبی دارم و سعی میکنم از این موضوع هم نهایت بهره را ببرم.
اما با وجود بازیکنان قدر خط هافبک پرسپولیس که جزو بهترینها هستند، فکر نمیکنی خیلی کم به تو بازی برسد؟
کدام بازیکن دوست ندارد بیشتر بازی کند. من هم سعی میکنم بهترین باشم و نظر کادر فنی را جلب کنم.
در تیمتان بازیکنانی مانند احمد نوراللهی، کامیابینیا، سرلک و ... در خط میانی هستند، چقدر تمایل داشتی که آنها را الگوی کاری خودت قرار دهی؟
حتماً این بازیکنانی که از آنها نام بردید، بازیکنان بسیار خوبی هستند و من سعی میکنم از همه آنها به لحاظ شخصیتی و فنی چیزی یاد بگیرم اما در مجموع دوست دارم خودم باشم و توانایی واقعی خودم را بروز دهم.
در استقلال خوزستان جوانترین بازیکن لیگ برتر شناخته شدی بعد از آن فکر میکنی چقدر به تجربهات اضافه شد؟
فکر میکنم به تجربهام خیلی اضافه شده است و بعد از بازی در لیگ قهرمانان و بازی در تیمی مانند پرسپولیس احساس میکنم حالا میتوانم به پرسپولیس کمک کنم و هر زمانی که کادر فنی صلاح ببینند و به من بازی بدهند، سعی خواهم کرد بهترین نمایش را ارائه دهم.
الگوهای خارجی و داخلیات چه بازیکنانی هستند؟
الگوهای داخلی در پست هافبک نفوذی، علی کریمی و در پست هافبک دفاعی، کریم باقری هستند. در بین بازیکنان خارجی هم جرارد را واقعاً دوست داشته و دارم و ایشان را بهترین هافبک در بین بازیکنان خارجی میدانم.
از آن دست بازیکنانی هستی که میگویی از بچگی عاشق پرسپولیس بودی؟
حتماً همین طور است. اصلاً بازیکنی هست که عاشق پرسپولیس نباشد؟ بازی در بزرگترین تیم ایران بزرگترین افتخار است و من هم نهایت تلاشم را میکنم تا از موقعیتی که نصیبم شده بهترین استفاده را ببرم. از این رو زمانی که به من زنگ زدند و پیشنهاد پرسپولیس را دادند، بدون لحظهای تردید جواب مثبت دادم و به پرسپولیس پیوستم.
در خصوص بازیتان مقابل سایپا چه صحبتی داری؟
پرسپولیس در بازی رفت هم مقابل سایپا عالی بازی کرد و استحقاق پیروز شدن داشت. این بار هم ما سعی میکنیم در بازی آغازین نیم فصل دوم بهترین نمایش را داشته باشیم و در ورزشگاه آزادی با ارائه نمایشی خوب با پیروزی دوباره استارت بزنیم تا موفق شویم و به نوعی جایگاهمان را در صدر جدول حفظ کنیم و به سوی هدفی که داریم حرکت کنیم.
فکر میکنی پرسپولیس بتواند پنجمین قهرمانی متوالیاش را هم کسب کند چون قهرمانی هر دوره دشوارتر از دوره قبل میشود؟
هدف ما از ابتدای فصل قهرمانی بوده و ما هم قطعاً برای رسیدن به این مهم تمام تلاشمان را انجام میدهیم که پنجمین قهرمانی متوالی را کسب کرده و آن را تقدیم هوادارانمان و روح دو پیشکسوت عزیزمان کنیم.
قایدی حق دارد پول بیشتری بخواهد
فنونی زاده: با تحصن هواداران مقابل مجلس مخالفم
مصاحبه
مهدیه دریابیگی
استقلال دیروز هم آبستن حوادث زیادی بود. این بار هواداران استقلال جلوی در مجلس تحصن کردند و خواستار بهبود شرایط استقلال از جمله شرایط مالی شدند. با اینکه مدیرعامل استقلال دوشنبه اعلام کرد از محمود فکری حمایت میکند و اعضای هیأت مدیره استقلال هم با این مربی همراه هستند و از او حمایت میکنند اما هواداران ناراضی استقلال راضی نشدند و با تحصن روبهروی مجلس خواستار حمایت وزارت ورزش شدند. اوضاع و احوال آشفته استقلال بدجور پیشکسوتان این تیم را نیز نگران کرده است. مهدی فنونیزاده همان پیشکسوتی است که سعی میکند با هواداران استقلال ارتباط داشته و درد دل آنها را بشنود اما فنونیزاده با تجمع هواداران استقلال مقابل در مجلس اصلاً موافق نیست.
استقلال این روزها حواشی زیادی دارد و در تازهترین اتفاق هواداران استقلال با تحصن مقابل در مجلس خواهان حمایت وزارت ورزش از این تیم شدهاند، نظر شما در مورد اعتراضات اینچنینی چیست؟
مگر دفعات پیش اینطور اعتراض کردند اتفاق خاصی افتاد؟! من با اعتراضات اینچنینی اصلاً موافق نیستم چون ثمرهای ندارد. البته هواداران تقصیر ندارند یک عده از افراد که بعید است استقلالی باشند آنها را تحریک میکنند و بعد خودشان را کنار میکشند و این هواداران اذیت میشوند. اینگونه اتفاقات باعث تضعیف روحیه تیم و استرس دادن به بازیکنان میشود. متأسفانه فضای مجازی بلای جان استقلال شده است!
نظر شما در خصوص شرایط استقلال چیست؟
شرایط استقلال اصلاً خوب نیست اما نباید کاری کرد که وضع از این بدتر شود. بازیکنان اگر دچار استرس شوند دیگر نمیتوانند تمرکز داشته باشند.
هواداران دلشان با فکری نیست و معتقد هستند که او باید از تیم استقلال برود. شما چقدر با نظر آنها موافق هستید؟ یعنی فکری برود شرایط استقلال بهتر میشود؟
مگر فکری باید پول بیاورد که آنها معتقد هستند محمود باید برود. چه تقصیری متوجه او است؟ مدیران ضعیف عمل کردند و مشکلات مالی ربطی به سرمربی تیم ندارد.
پس شما با جدایی آقای فکری موافق نیستید؟
یک مسألهای وجود دارد که در این زمینه آدم را به فکر فرو میبرد. استقلال با همین فکری چندین هفته صدر جدول بود اما همان زمان هم مخالف فکری بودند و میگفتند باید فکری برود! آنقدر گفتند تا هفته آخر حتی صدر جدول را نیز از دست دادیم. نباید دنبال تخریب باشیم و با تشویق افراد فکر کنیم که به نتیجه میرسیم.
مشکل اینجا است که آن زمان هواداران معتقد بودند استقلال خوب بازی نمیکند!
مگر پرسپولیس خوب بازی میکند؟ کدام تیم در لیگ خوب بازی میکند. اصلاً مگر تیم کیروش خوب بازی میکرد که اینقدر از او حمایت میکردند؟!
یکی از معضلات تیم این است که گفته میشود چند بازیکن استقلال دلشان با فکری نیست و همین مشکل برای این تیم به وجود آورده است!
باید خود بازیکنان به زبان بیاورند. چرا الان که تحصن شد نگفتند با فکری مشکل دارند. من فکر میکنم اگر استقلال یک آنالیزور خوب داشت شرایطش بهتر میشد.
قایدی چند روزی است که قهر کرده و مدعی است که باید دو میلیارد به قرارداد قبلیاش اضافه شود. نظر شما در خصوص خواسته او چیست؟
به نظرم خواسته مهدی بحق است. قایدی نصف تیم استقلال است و با این توانایی حق دارد که بخواهد قراردادش را اضافه کنند اما شاید درست بود در این شرایط که استقلال مشکلات زیادی دارد قهر نمیکرد.
فکر میکنید استقلال در نیمفصل دوم نتیجه بگیرد؟
چرا نتواند نتیجه بگیرد مگر تا آخر نیمفصل صدر نبود و فقط یک باخت آخر این تیم را از صدر دور کرد. پس میتواند نیم فصل دوم نتیجه بگیرد.
یکی از ایراداتی که به فکری گرفته میشود این است که نمیتواند تیم را مدیریت کند و تیم استقلال بینظم و شلخته شده شاید هم به همین دلیل نتیجه نمیگیرد! نظر شما چیست؟
مشکل این است که در کادر فنیاش یک بزرگتر ندارد. استقلال یکی مثل کریم باقری میخواهد تا بازیکنان را به موقع آرام کند. اینطوری مشکلش حل میشود.
موفقیت پرسپولیس در دو پرونده فیفایی
مارکـــو و زلاتکـــو به جایی نرسیدند
کمیته وضعیت فیفا پس از بررسی ادعای مطرح شده از سوی مارکو استیلینوویچ و لایحه باشگاه، رأی خود را به سود پرسپولیس اعلام کرد .این رأی در حالی صادر شد که به طور معمول طرفهای ایرانی به دلیل مشکلاتی که وجود دارد، پروندهها را در محاکم بینالمللی با ناکامی پشت سر میگذارند.مارکو مربی بدنساز پیشین سرخپوشان که چندی پیش مطالبات خود را بر اساس حکم صادره از سوی فیفا دریافت کرده بود، در درخواستی مجدد، خواهان دریافت پاداش صعود پرسپولیس به فینال لیگ قهرمانان آسیا شده بود که پس از مکاتباتی که از سوی بخش بینالملل باشگاه انجام شد، فیفا رأی خود را به سود پرسپولیس اعلام کرد.پرسپولیس با ارائه اسناد مالی مربوطه، دفاعیات خود را ارائه کرد و در نهایت به پیروزی در این پرونده سنگین رسید. رأی به سود باشگاه پرسپولیس، 9 فوریه (21 بهمن) صادر و روز دوشنبه، 22 فوریه (4 اسفند) به باشگاه ابلاغ شد. همچنین باشگاه پرسپولیس یک موفقیت حقوقی بینالمللی دیگری هم داشت و با پیگیری بخش بینالملل باشگاه و ارائه مستندات در قالب لایحه ارسالی، شکایت زلاتکو ایوانکوویچ هم برای دریافت پاداش آسیایی از سوی کمیته تعیین وضعیت فیفا مردود اعلام شد. فدراسیون جهانی فوتبال در حکمی که روز دوشنبه، ابلاغ شد و دیروز به دست مدیریت باشگاه رسید، اعلام کرد پرونده مذکور با تک داور ایتالیایی بررسی شد و پس از بررسی ادعا و دفاعیه ارائه شده، رأی خود را به سود باشگاه پرسپولیس و در رد درخواست پاداش فینال آسیایی از سوی مربی پیشین سرخپوشان صادر کرده است.
باشگاه پرسپولیس با توجه به پرداخت پاداش حضور در فینال رقابتهای سال 2018 لیگ قهرمانان آسیا و عدم حضور نامبرده در رقابتهای فصل 2020 آن مسابقات، این ادعا را وارد ندانسته بود و طبق حکم فیفا، شکایت زلاتکو ایوانکوویچ هم بیاثر شد تا دومین پرونده شکایت علیه پرسپولیس مختومه شود.
مونشن گلادباخ-منچسترسیتی؛ ساعت 23:30
بالاخره نوبت آبیها مــی رسد؟
مارتین ساموئل
سال منچسترسیتی. قبلاً هم این را شنیدهایم. یادتان هست، فصل قبل هم سال آنها در اروپا بود، سه بازی در زمین بیطرف فاصله آنها تا قهرمانی اروپا بود و اولین آنها بازی با لیون در یکچهارمنهایی بود که باختند.
فصل قبلش هم سال سیتی بود. تاتنهام در یکچهارمنهایی، 16 امتیاز فاصلهشان در لیگ انگلیس بود وقتی به وسیله آنها حذف شدند. قبل از آن در 2017-2016، اولین فصل مسئولیت پپ گواردیولا. میگفتند او را آوردهاند تا تیم را به بزرگترین جام اروپایی برساند اما سیتی شکست بدی برابر موناکو در یکهشتمنهایی خورد.
خب، سال منچسترسیتی دوباره میخواهد شروع شود اما فقط به آنها مربوط نمیشود، بیشتر به بقیه ربط دارد. لیگهای بزرگ و باشگاههای بزرگ اروپا ظاهر جذابی ندارند.
بارسلونا، رئال مادرید و یوونتوس که به خودشان لقب آریستوکرات دادهاند، دوران ضعف را سپری میکنند. بایرنمونیخ و پاریسنژرمن شرایط بهتری نسبت به بقیه دارند اما آیا سیتی دلیلی برای ترسیدن دارد؟
لیورپول در این فصل نتوانسته ساوتهمپتون، برنلی و برایتون را شکست دهد اما در پیروزی برابر لایپزیگ، تیمی که دو امتیاز با بایرنمونیخ در صدر جدول بوندسلیگا فاصله دارد، مشکلی نداشته.
لیگ آلمان ضعیف شده. بایرن بهترین بازیکنان رقبایش را میگیرد و همه راضی به نظر میرسند. لایپزیگ اخیراً با فروش دایوت اوپامکانو، مدافع میانی آیندهدارش موافقت کرده. روبرت لواندوفسکی از دورتموند آمد و مانوئل نویر و لئون گورتزکا از شالکه. این تیمها هر کدام زمانی مدعی سهمیه لیگ قهرمانان بودند. کمتر پیش میآید که بایرن کسی مثل بنژامین پاوار را از تیم در حال سقوط اشتوتگارت بگیرد. تصور کنید هر باشگاه انگلیسی به سیتی بازیکن بدهد، حتی منچستریونایتد، لیورپول و چلسی. این میل به تقویت بایرن، لیگ آلمان را غیررقابتی کرده.
بایرن باید خیلی جلوتر از لایپزیگ باشد اما چرا نیست؟ پاریسنژرمن، بارسلونا را تحقیر میکند اما با چهار امتیاز اختلاف نسبت به لیل و یکی کمتر از لیون در رده سوم قرار دارد. شش بازی در این فصل باختهاند و این هفته موناکو برابرشان دبل کرد. به منچستریونایتد و لایپزیگ هم باختهاند.
بله کیلیان امباپه درخشان است اما هیچ تیمی در اروپا بدون برد تیمهایی با بازیکنان کلاس جهانی به موفقیت نمیرسد. آیا بازیکنان سیتی که 18 برد متوالی به دست آوردهاند باید از تیم سوم فرانسه بترسند.
این یک فرصت است. نه فقط برای سیتی. وقتی در قرعهکشی چلسی به اتلتیکومادرید خورد، وحشت کرده بود. اتلتیکو خودش را به عنوان تیم اول لالیگا و بخت مسلم قهرمانی جا انداخته بود. وقتی لوییس سوارس در برد 4 بر 2 برابر کادیس در 12 بهمن دو گل زد، اتلتیکو 10 امتیاز جلو بود. آن موقع فرانک لمپارد اخراج شده بود، شاید بازی با اتلتیکو در این تصمیم نقش داشت مثل اخراج لوییز فلیپه اسکولاری در سال 2009. چلسی در قرعه به یوونتوس خورده بود و رومن آبراموویچ به این نتیجه رسیده بود که با مربی برزیلی شانسی برای بردن یووه ندارد. چند هفته قبل از بازی او را اخراج کرد و گاس هیدینک نه تنها یووه را حذف کرد که تا نیمهنهایی پیش رفت که به بارسلونا و داوری تام هنینگ اووربو باختند.
آبراموویچ قطعاً با توماس توخل در مادرید راحتتر است اما اتلتیکو هم تغییر کرده. آن 10 امتیاز اختلاف به سه امتیاز رسیده و اتلتیکو تنها یک برد در چهار بازی آخرش داشته. لالیگا همان قدرت سابق را دارد؟
بارسلونا و رئال مادرید قطعاً نه، سویا در خانه به بوروسیادورتموند باخته و تیم شگفتیساز این فصل، رئال سوسیداد شکست سنگینی در لیگ اروپا برابر منچستریونایتد متحمل شده.
با این همه، هیچیک از چلسی، منچستریونایتد و دورتموند تنوع تاکتیکی و درخشش سیتی را ندارند. علاوه بر آن، خیلی مربیها در اروپا به ثبات دفاعی سیتی حسادت میکنند بخصوص یورگن کلوپ.
سیتی در این فصل لیگ برتر تنها 15 گل خورده و نزدیکترین رقیبش چلسی با 25 گل است و یک سوم آنها در یک بازی با لسترسیتی وارد دروازه تیم پپ گواردیولا شد.
بنابراین آنچه بیشتر از 18 برد متوالی، جذابیت و اقناع ایجاد میکند، اتحاد ستارهها است. دفاعی که کار میکند، برنامهای که برای جبران نبود سرخیو آگوئرو به کار گرفته شده و جواب داده، خوششانسی در قرعهکشی لیگ قهرمانان- بوروسیامونشن گلادباخ در رده هشتم بوندسلیگا است- و گروهی از تیمهای بزرگ اروپایی که دوران افت و نزول را سپری میکنند.
البته همانطور که پاریسنژرمن پارسال فهمید اگر تنها دو تیم در لیگ قهرمانان باشند و فقط شما و بایرنمونیخ مانده باشید، هنوز بردن این تورنمنت کار خیلی سختی است. اما هیچکس مجبور نیست با بارسلونا در نوکمپ پر از جمعیت بازی کند، یا لیورپولی که در دفاع ویرجیل فاندایک را دارد. اگر پورتو و پاریسنژرمن بتوانند مقاومت کنند، دیگر لازم نیست هیچ تیمی با کریستیانو رونالدو یا لیونل مسی روبهرو شود. سال سیتی؟ راحت باشید، مسخره کنید اما سخت است اگر تصور کنید سیتی سالی بهتر از این برای خودش پیدا میکند.
منبع: دیلی میل
آتالانتا-رئال مادرید؛ ساعت 23:30
آتشبار ترسناک کلمبیایی در مقابل دفاع لرزان رئال
بازی با دارنده 13 قهرمانی اروپا، رئال مادرید بزرگترین مسابقهای است که این تیم ایتالیایی در آن حضور داشته، تنها افتخار تاریخ باشگاه آتالانتا قهرمانی در جام حذفی ایتالیا در سال 1963 است.
لوییس موریل از مرحله «تعویض طلایی» عبور کرده و به شرایطی رسیده که امیدهای آتالانتا برای بازی امشب برابر رئال مادرید در لیگ قهرمانان اروپا به او بسته است. ستاره کلمبیایی در پیروزی 4 بر 2 این هفته آتالانتا برابر ناپولی یک گل زد و یک پاس گل نیز به هموطنش، دووان زاپاتا داد تا با این پیروزی به رتبه پنجم جدول سری A برسند.
جان پیرو گاسپرینی درباره موریل که برای نهمین بازی متوالی با حضور در ترکیب اصلی موفق به گلزنی شد، گفت: «او خارقالعاده است نه فقط به خاطر گل و پاس گلش. او امسال از نظر فرم، فیزیک و ذهنیت خارقالعاده بوده. کیفیت و ثبات خیلی بهتری هم پیدا کرده.»
این بازیکن 29 ساله بهترین فصل دوران حرفهای خود را سپری میکند و تا به حال 17 گل زده که دو تایش در لیگ قهرمانان اروپا بوده. او انگیزه زیادی دارد برای اینکه بعد از 18 ماه ناامیدکننده در سویا خودش را دوباره ثابت کند. موریل در سال 2017 به عنوان گرانترین بازیکن سویا از سمپدوریا خریداری شد. او در 65 بازی در اسپانیا 13 گل بیشتر نزد اما به ایتالیا برگشت و یک دوره قرضی ششماهه برای فیورنتینا بازی کرد و تابستان سال گذشته به آتالانتا آمد.
در فصل اول به عنوان تعویض طلایی مطرح شد و در حالی که تنها 10 بازی در ترکیب اصلی قرار گرفته بود، موفق به زدن 18 گل در سری A شد. این فصل او 14 گل در لیگ زده، به اندازه ستاره میلان، زلاتان ابراهیموویچ و پشت سر کریستیانو رونالدو و روملو لوکاکو که به ترتیب برای یوونتوس و اینترمیلان 18 و 17 گل زدهاند. در حالی که گلهای رونالدو و لوکاکو شامل چهار پنالتی میشوند و زلاتان هم سه بار از روی نقطه پنالتی گل زده اما تنها یک گل موریل از روی این نقطه به ثمر رسیده. موریل که در 71 بازی برای آتالانتا 36 گل زده، میگوید: «مربی به من فضا و زمان بیشتری برای بازی میدهد بنابراین تلاش میکنم بیشترین بهره را از آن ببرم.»
فرصت منحصر به فرد
گاسپرینی در ماههای اخیر در آتالانتا حسابی گرد و خاک راه انداخت و کاپیتان محبوب تیم، آلخاندرو پاپو گومس را به خاطر مخالفت با مربی بر سر تاکتیک تیم در یک بازی لیگ قهرمانان به طور کامل کنار گذاشت. گومس در آخرین بازی گروه D در هلند برابر آژاکس بیرون گذاشته شد و موریل گل پیروزی را زد تا آتالانتا به عنوان تیم دوم گروه پشت سر لیورپول به مرحله حذفی صعود کند. گومس در ژانویه به سویا فروخته شد.
بازی با دارنده 13 قهرمانی اروپا، رئال مادرید بزرگترین مسابقهای است که این تیم ایتالیایی در آن حضور داشته، تنها افتخار تاریخ باشگاه آتالانتا قهرمانی در جام حذفی ایتالیا در سال 1963 است. موریل ادامه میدهد: «این فرصت منحصر به فردی است. اگر آتالانتا مثل بازی با ناپولی باشد، فضای کمی به حریف بدهد و موقعیت گلزنی زیادی ایجاد کند، کار برای آنها هم سخت میشود.»
تیم شهر برگامو با 53 گل بهترین خط حمله لیگ ایتالیا بعد از اینترمیلان را در اختیار دارد. علاوه بر دو گلزن کلمبیایی، روبین گوسنز و کریستین رومرو هم به تیم جنارو گتوزو گل زدند تا برای ششمین بار در این فصل آتالانتا در یک دیدار چهار گلزن متفاوت داشته باشد. گاسپرینی 63 ساله که از بدو ورود به آتالانتا در سال 2016 این تیم را متحول کرده، در این باره میگوید: «این به تیم ما برابر رئال مادرید روحیه میدهد. ما برابر موفقترین تیم جهان قرار میگیریم. این بازی برای ما فوقالعاده است، فکر نمیکنم آتالانتا هرگز با چنین تیمی مواجه شده باشد. ما از آنها ترسی نداریم.» آتالانتا فصل قبل در نخستین حضور در لیگ قهرمانان اروپا تا یکچهارمنهایی پیش رفت و در این مرحله والنسیا را مقتدرانه از پیش رو برداشت.
بدون سرخیو راموس
سرخیو راموس مصدوم است و رئال با یکی از ترسناکترین خط حملههای اروپا روبهرو میشود و زوج قلب دفاع رئال متشکل از رافائل واران و ناچو فرناندس باید برابر آنها مقاومت کنند. آخرین بار که رئال در لیگ قهرمانان بدون راموس به میدان رفت، 11 آذر برابر شاختاردونتسک در کیف بود که با 2 گل شکست خوردند و تیم در آستانه حذف قرار گرفت. در بازی مادرید مقابل شاختار هم راموس نبود و باختند. در باخت 4 بر یک مقابل آژاکس دو سال قبل هم واران و ناچو در دفاع بودند و آن فاجعه رقم خورد.
البته واران شبهای کابوسوار بازی با شاختار را فراموش کرده و با 2566 دقیقه در میان بازیکنان رئال به غیر از دروازهبان رکورددار است.
بازیکنان دیگری مانند کریم بنزما، مارسلو، فدریکو والورده و ادن آزار هم در بازی رفت غایب خواهند بود و کار رئال برای رسیدن به یک گل حیاتی خارج از خانه سخت است. بنزما تا اینجا 17 گل برای رئال زده که 34 درصد گلهای تیم میشود. در واقع بهترین گلزن در تیمی که زینالدین زیدان با خود به ایتالیا میبرد، کاسمیرو است که شش گل زده.
منابع: AFP و Marca
کاپیتان پرسپولیس تمام پیشبینیها را به هم ریخت
«چهارِ شگفتانگیز» مهره موفقیت یحیی
نگاه
محمدقراگزلو
اول فصل هیچ کس به موفقیت سیدجلال در ترکیب پرسپولیس خوشبین نبود. البته نه اینکه کسی در توانایی فنیاش شکی داشته باشد بلکه همه تصور میکردند او دیگر نمیتواند با بازیهای سخت و فشرده کنار بیاید و زیر فشار طاقت فرسای بازیهای لیگ کمر خم خواهد کرد.
فصل قبل و آنچه بر کاپیتان پرسپولیس گذشت را خوب به خاطر داریم. فصلی که سیدجلال در دوره سرمربیگری کالدرون چندین مسابقه روی نیمکت نشست و مورد استفاده قرار نگرفت. آن زمان بحث مصدومیت حسینی مطرح بود. هر چند گفته میشد مصدومیتی در کار نیست و مرد آرژانتینی طبق سلایق و تصمیمات فنیاش دوست ندارد از این مدافع باتجربه در ترکیبش استفاده کند.
بعدتر که یحیی سرمربی پرسپولیس شد نیز این رویه ادامه داشت و او هم بیشتر به زوج کنعانی – شجاع اعتماد میکرد و اصلاً با نمایش فوقالعاده این زوج در قلب دفاع بود که به فینال آسیا رسید.
بعد از آن اما شجاع رفت و یحیی مجبور بود فصل را بدون بهترین مدافع خود شروع کند. از سوی دیگر مدافع میانی دیگری هم جذب نشده بود و بازیکنانی مثل محمد نادری و محمد انصاری که قابلیت بازی در دفاع میانی را داشتند هم دیگر در دسترس نبودند.
سیدجلال از همان هفته نخست در ترکیب پرسپولیس قرار گرفت و ادامه داد. او هفته به هفته جلو آمد و بدون اینکه خم به ابرو بیاورد هم در قلب دفاع مقابل حملات حریفان مثل سدی رسوخناپذیر ایستاد هم به عنوان لیدر، تیم پرسپولیس را درون زمین رهبری کرد.
به جرأت میتوان گفت پرافتخارترین بازیکن تاریخ لیگ برتر در فینال لیگ قهرمانان آسیا یکی از بهترینهای تیمش بود و نمایشی غرورانگیز ارائه داد همانطور که در دربی و بسیاری از بازیهای نیمفصل اول لیگ خوب که نه، عالی بود.
جلال مثل همیشه مانع بزرگی بود مقابل حملات حریفان، و کادر فنی بارها از او به عنوان ستون خیمه پرسپولیس یاد کردند چرا که هم از حیث فنی و هم از لحاظ کنترل بازیکنان جوان و هدایت آنها در بیرون و درون زمین وظایفش را جدی گرفت و درست انجام میداد.
سیدجلال در همین بهمن ماه اخیر 39 سالگی را پشت سر گذاشت. او 14 بهمن شمع 39 سالگی را فوت کرد اما از آنجایی که این تولد مصادف شده بود با روزهای غم پرسپولیسیها و هجرت نابهنگام دو پیشکسوت نامدار تیم، ورود کاپیتان به 40سالگی چندان برجسته نشد.
سیدجلال در همین روزها دو گل سه امتیازی زد و تیمش را با دو حضور بموقع، دو پرش جانانه و دو ضربه دقیق به 6 امتیاز مهم رساند تا غیر از ویژگیهای تدافعیاش و تشبیه او به ستون و صخره تیم، در نقش منجی و بازیکنی که کار را برای تیمش تمام میکند هم شناخته شود.
کاپیتان شماره 4 پرسپولیس این اواخر اوج گرفت و در بسیاری از بازیها یکی از سه بازیکن برتر تیمش بود تا جایی که امروز با قاطعیت میتوان او را یکی از سه بازیکن برتر تیم پرسپولیس در نیم فصل اول لیگ بیستم دانست؛ جایی که خیلیها تصور میکردند او توان اینکه هر هفته در هر مسابقه رسمی به میدان برود را ندارد و حتماً کم میآورد اما خوشبختانه هرگز مصدوم نشد و تنها یک بازی (بازی با آلومینیوم اراک) را به دلیل محرومیت از دست داد تا در این سن و سال سومین بازیکن تیم یحیی از حیث دقایق حضور در میدان باشد و همه را انگشت به دهان کند.
سیدجلال در دقایق آخر بازی با گل گهر در سیرجان استارتی انفجاری داشت که ویدئوی این استارت باید به جوانهای پرسپولیس و بسیاری از بازیکنان جوان لیگ برتر به عنوان یک الگوی آموزشی نشان داده شود؛ استارتی که نشان از میل او برای موفقیت بیشتر و بزرگتر تیمش داشت و بار دیگر نمایی از وجوه شگفتانگیز این بازیکن تمامنشدنی را عینیت بخشید.
سیدجلال را به خاطر این نمایشهای کم نقص و موفقش در زمین و مدیریتی که در خصوص همبازیانش به کار گرفته میتوان به صراحت مهره موفقیت یحیی نامید. بازیکنی که همه پیش بینیها در مورد خودش را نقش برآب کرد و بدون اینکه از حیث فنی و بدنی کم بیاورد مثل هر چهار فصل گذشته یکی از بهترینهای تیمش بود تا با تمام مشکلات و کمبودها، پرسپولیس در پایان نیم فصل هم در صدر قرار بگیرد و مدعی اول قهرمانی باشد هم عنوان بهترین خط دفاع لیگ را تا اینجای فصل مال خود کند.
پرسپولیس تا اینجا 8 گل خورده که 2 تا از آنها در روزی ثبت شده که سیدجلال در میدان نبوده (اراک) و یکی دیگر از آنها هم از روی نقطه پنالتی به دست آمده ضمن اینکه در 5 گل دریافتی دیگر نیز ردی از اشتباه فردی حسینی را نمیتوان پیدا کرد و شاید او کمترین نقش را در پذیرفتن این گلها داشته باشد.
مهمترین و شاید نگرانکنندهترین نکتهای که در خصوص بازی سیدجلال وجود دارد عقب نگه داشتن خط دفاعی است. موضوعی که باعث شده بود تا کالدرون او را با احترام کنار بگذارد و یحیی هم کمتر از او استفاده میکرد تا جایی که به نظر میرسید یحیی هم در پایان فصل نوزدهم مثل آنچه درباره مهدوی کیا انجام داد، کاپیتان پرافتخار تیمش را به گونهای کنار بگذارد اما هرگز اینگونه نشد و سیدجلال ماند تا با برهم ریختن تمام پیشبینیها یکی از بهترین و مؤثرترین بازیکنان تیمش باشد.
در هفتههای اخیر و در شرایطی که خبری از تماشاگران و هیاهویشان در ورزشگاهها نیست، بارها صدای بلند یحیی و مطهری را شنیدهایم که خطاب به کاپیتان تیم فریاد میزنند: «سید عقب نرو! ». آنها مدام از جلال میخواهند تیمش را بالا نگه دارد و فاصله آخرین مدافع و مهاجم نوک به حداقل برسد تا تیم حریف تحت فشار قرار بگیرد. اتفاقاً در بسیاری از بازیها که حریفان پرسپولیس در نیمه خودی تجمع کرده و مشغول دفاع میشوند سید روی خط میانه زمین است و عقب نمیرود اما گاهی اوقات به هم ریختگی تیم، او را هم عقب میکشاند؛ مثل همان دقیقه آخر دربی که عقب عقب رفتن خط دفاع پرسپولیس منجر به دریافت گل مساوی و از دست رفتن یک پیروزی بزرگ و غرورانگیز شد.
با این وجود آنچه در زمین دیدهایم، حکایت از موفقیت سیدجلال در اجرای دستورات تاکتیکی پرسپولیس دارد؛ در برخی بازیها مثل دیدار با فولاد و سپاهان یا در نیمه دوم بازی با ذوبآهن و نیمه اول دیدار با سیرجان که پرسپولیس از سوی حریف تحت فشار قرار گرفته، سید موفق شده خط دفاع تیمش را به خوبی مدیریت کند و از تمام این بازیها نمره بالایی گرفته تا جایی که امروز و در پایان نیم فصل اول اگر نخواهیم بهترین و مؤثرترین بازیکن تیم صدرنشین لیگ بدانیمش حتماً او را به عنوان یکی از سه بازیکن برتر تیم صدرنشین لیگ میپذیریم.
به بهانه تجمع هواداران استقلال مقابل مجلس
شهروند - هوادار، نقش گمشده در باشگاهداری ایرانی
سرمقاله
فرشاد کاسنژاد @Farshadcasnejad
تجمع جمعی از هواداران استقلال مقابل مجلس، اعتراض آنها به نقش وزارت ورزش و مدیران باشگاه و کشمکش بر سر درخواست اخراج محمود فکری از چند زاویه قابل بررسی است. اگرچه بحث درباره جریانهای هواداری همیشه با سوءتفاهم مواجه میشود اما چارهای جز گفتوگوی بیشتر در اینباره نیست.
آنچه درباره چنین تجمعی باید بیش از شعارها و درخواستها مورد توجه باشد، چگونگی سپردن نقش مؤثر به هواداران است. در ساختار باشگاههای ایرانی چنین نقشی برای هواداران تعریف نشده و کانونهای هواداری نیز اغلب متشکل از لیدرها است.
کانونهای هواداری به دست مدیران یا حتی مربیانی که با بهرهبرداری از جهتگیری هواداران منافعی برای خود میسازند، تشکیل میشوند و حتی بازیکنان صاحب جایگاه در باشگاه روی جهتگیری این کانون و لیدرها تأثیر میگذارند.
این جریانی است که در فوتبال ایران قدمت پیدا کرده و در باشگاههای پرهوادار و حتی کم هوادار در شهرستانها به سنت تبدیل شده است. لیدرهای ورزشگاهها اغلب از میان کسانی انتخاب میشدند که از تهدید، دعواهای خیابانی و استادیومی، فحاشی، ترغیب تماشاگران به فحاشی و عملیاتی از این دست ابایی نداشتند. این روشها در سالهای اخیر از دنیای واقعی به دنیای مجازی هم سرایت کرد. کارکرد همان است و فقط ابزار کار تغییر کرده است.
در فوتبال ایران اما یک طیف مهم از هواداران فوتبال نادیده گرفته میشوند، طیفی که باید عنوان شهروند - هوادار به آنها داد. شهروندانی که نه پی نقشآفرینی اطراف باشگاهها هستند، نه دنبال نزدیک شدن به مدیران و مربیان و بازیکنان اما فوتبال را و تیم محبوبشان را دوست دارند، لذت را با تیمشان تجربه میکنند و همیشه لابد در عجب و حیرتاند که این چه وضع باشگاهداری است اما فوتبال در حوزه سرگرمی برای آنها قابل بحث است و البته کیست که به آنچه بر باشگاهداری در ایران میگذرد انتقاد نداشته باشد؟
ساز و کاری که بتواند هواداران را صاحب نقش در تصمیمگیریها کند، بارها به شیوههای مختلف در فوتبال دنیا تجربه شده است اما ساختار باشگاهداری در ایران فضایی برای این بحثها باقی نمیگذارد، اگرچه در هر دو موقعیت باشگاهداری دولتی و خصوصی فضا ساختن برای مشارکت هواداران در تصمیمگیریها مقدور است.
مدیران باشگاههای ایرانی و اعضای هیأت مدیره آنچنان با فوتبال غریبهاند که هرگز در باشگاهها به اجرای سادهترین ایدهها و مشارکت خواستن از هواداران فکر نمیکنند. هنوز هیچ پیوندی بین هوادار و باشگاه وجود ندارد و تنها پیوند، کسب درآمد از موبایل هواداران است که آن هم در بسیاری موارد وس محسوب میشود.
حتی در سالهای اخیر که بخش مهمی از درآمد باشگاهها به طور مستقیم از جیب حساب سیمکارت هواداران است، باز هم حتی یک قدم به سوی شرکت دادن نگاه و سلیقه آنها برداشته نشده و برنامهای هم برای مشارکت آنها تدوین نشده است.
شهروند - هوادار در فوتبال ایران برای فوتبال هزینه میکند اما صاحب حق اظهارنظر نیست، صاحب هیچ نقشی در تصمیمگیریها نیست و هرگز نمیداند کجای این بازی است، اگرچه همواره با این شعار مضحک مواجه است که فوتبال برای اوست و او صاحب واقعی باشگاه است.
اعتراض هواداران استقلال مقابل مجلس را باید فراتر از درخواستهای مقطعی برای رفتن این و آن دید. فوتبال ایران باید باور کند که فوتبال متعلق به مدیران و سلبریتیهای ورزشی نیست. فوتبال جریانی همهگیر است که نقش مهم و اصلیاش را شهروند - هوادار بازی میکند و اوست که به فوتبال رونق میدهد و سلیقه و طبع و نگاه او باید در محصولی که ارائه میشود، در نظر گرفته شود.
کلیگوییهای نامزدهای ریاست فدراسیون جای امیدواری زیادی باقی نگذاشت
فوتبال ایران از دایره بسته خارج میشود؟
گزارش
آرمن ساروخانیان
تماشای میزگرد نامزدهای ریاست فدراسیون، کسانی را که منتظر شنیدن راههای برونرفت فوتبال ایران از بنبست فعلی بودند، چندان امیدوار نکرد. بیشتر حرفهای سه نامزد حاضر در برنامه «فوتبال برتر» کلیگویی و بدون ضمانتهای اجرایی محکمی بود؛ بیشتر آنها، چرا که ایدههای تازهای هم مطرح شد ولی مشخص نیست محدودیتهای حاکم بر فوتبال و روابط درهم تنیده اعضای آن اجازه چنین تغییراتی را بدهد.
گره کور اقتصاد و حق پخش تلویزیونی
صحبت نامزدها با بحث درباره اقتصاد فوتبال ایران شروع شد که بزرگترین معضل این روزهای این ورزش پرطرفدار است و فدراسیون و تعداد زیادی از باشگاهها را در آستانه ورشکستگی قرار داده. فوتبال ایران سالهاست که از حق پخش تلویزیونی، مهمترین منبع درآمدزایی محروم است و بعید است بدون دستیابی به این حق بتوان تغییر اساسی در اقتصاد فوتبال به وجود آورد. با این حال نامزدها تمایل زیادی به ورود به این حوزه نشان ندادند، شاید بر این باور بودند که ممکن است حرفهایی که علیه منافع تلویزیون میزنند پیش از پخش حذف شود.
فقط کیومرث هاشمی اشاره کوتاهی به موضوع حق پخش داشت و گفت: «فوتبال دنیا مسیر توسعه حرفهای خود را طی کرده و ما لازم نیست راه جدیدی را ابداع کنیم. راه درآمدزایی فوتبال مشخص است. بین ۵۰ تا ۶۰ درصد بحث درآمدزایی، پخش تلویزیونی است. مابقی هم بحث فروش کالاهای ورزشی و اسپانسرینگ است. برخی اوقات باید این مشکلات در بستر قانون حل شود. مثال آن قانون 30-70 (70 درصد درآمد حق پخش و تبلیغات فوتبال به صدا و سیما میرسد) است که آن را تصویب کردند اما آن نفعش به فوتبال نمیرسد.»
تجربه سالهای قبل نشان میدهد که دستیابی به حق پخش نیاز به لابی در بالاترین سطوح تصمیمگیری کشور دارد و به نظر نمیرسد هیچکدام از نامزدهای فعلی ریاست فدراسیون چنین نفوذ و برشی داشته باشند. از طرف دیگر با روحیهای که از هاشمی سراغ داریم، بعید است که او تن به این چالش سخت بدهد.
مصطفی آجورلو صحبتی از حق پخش تلویزیونی نکرد و درباره ایدههایش برای درآمدزایی گفت: «آیا درآمد سالانه هزار میلیارد رویاست؟ نه. ما نباید از بدهی بترسیم چرا که میتوانیم با ظرفیتهایی که داریم آنها را پرداخت کنیم. نباید فکر کنیم پول فقط در خود فوتبال است. پول پیش هوادار و مردم است و ما میتوانیم از آن استفاده کنیم. فوتبال برای امروز ما بسترهایی دارد که لازم نیست حتماً آنها را کشف کنیم. اروپا از این امکانات استفاده میکند و ما نیز باید از آن بهره ببریم.»
تکیه به پول هواداران مشابه همان فرمولی است که باشگاههای پرطرفدار در سالهای گذشته با قراردادهای کارگزاری برگزیدهاند، ولی تجربه نشان داده که ظرفیت محدودی دارد و چندان نمیتوان به آن تکیه کرد. اساس موفقیت چنین روشی در مرتبه اول رضایت هواداران از کیفیت فنی لیگ است، ولی لیگ برتر در حال حاضر چنین شرایطی ندارد. به علاوه با اوضاع اقتصادی فعلی، امید بستن به کمک هواداران که اکثراً نوجوان و جوان هستند رویاپردازانه به نظر میرسد.
شهابالدین عزیزی خادم هم درباره درآمدزایی به موارد زیر اشاره کرد: «فیفا فوتبال را یک تجارت میداند. چرا شرکتهای صنعتی ترغیب نمیشوند به فوتبال؟ چون برای درآمدزایی استراتژی وجود ندارد. برای رسیدن به یک مبحث باید آسیبشناسی کنیم. پروژه تجاریسازی در بحث باشگاهی منفی بوده است. استراتژی، بازاریابی مدون از برنامههای مختلف و خود برندسازی مجدد فدراسیون فوتبال از جمله برنامه ما است. باید به جزئیات پاسخ دهیم. از تغییر لوگو تا تلویزیونهای اینترنتی همه میتوانند برای فوتبال درآمدزایی کنند. راهاندازی لیگ فوتبال مجازی هم در برنامه من وجود دارد و پیشبینی بودجه نیز صورت گرفته است.»
تجاریسازی لیگ و برندسازی مجدد فدراسیون نیاز به خانهتکانی اساسی در فوتبال دارد. برند لیگ برتر و فوتبال ایران تنها با بالا رفتن سطح فنی، توسعه ورزشگاهها، اعطای امکانات بیشتر به تماشاگران و پخش تلویزیونی استاندارد ارتقا پیدا میکند. در فوتبال ایران فعلاً چنین پتانسیلی دیده نمیشود و برای رسیدن به این نقطه نیاز به سرمایه اولیه و یک برنامه بلندمدت است. استفاده از ظرفیت تلویزیونهای اینترنتی راهکاری است که پیش از این آزموده شده و بینتیجه مانده. این همان گرهای است که در مذاکرات با تلویزیون وجود دارد و باز کردن آن ظاهراً از توان فدراسیون خارج است.
تجارب قبلی به جای برنامه
در بخش دیگری از میزگرد که به برنامه نامزدها درباره راههای توسعه فوتبال پایه اشاره داشت، آنها اکثراً به تجارب قبلیشان پرداختند که در مختصات فعلی فوتبال ایران چندان مؤثر نیست.
هاشمی که سابقه فعالیت در وزارت آموزش و پرورش را دارد، توجه به فوتبال آموزشگاهی را راه کشف استعدادها و ارتقای فوتبال پایه میداند. ولی اساس موفقیت در ورزش آموزشگاهی امکانات و زیرساختهایی است که باید در اختیار مدارس باشد و بیشتر در کشورهایی مثل آمریکا، آلمان و چین مؤثر بوده، آن هم در رشتههایی غیر از فوتبال!
آجورلو هم به واسطه فعالیت در ورزش شهرداری تهران به برگزاری مسابقات محلات اشاره کرد، در حالی که فوتبال محلات با برچیده شدن زمینهای خاکی کارآییاش را از دست داد و بازگشت به این روش نه تنها عملی نیست که یک گام رو به عقب محسوب میشود.
علمیترین و مدرنترین راه کشف استعدادهای فوتبال و رشد آنها از مسیر باشگاههاست، ولی در سالهای اخیر فدراسیون نتوانسته باشگاههای بزرگ را مقید به سرمایهگذاری در فوتبال پایه کند و تنها باشگاههای محدودی مثل فولاد و سپاهان در این مسیر تلاش کردهاند.
یکی دیگر از روشهای توسعه فوتبال راهاندازی مراکز استعدادیابی در استانهایی است که باشگاههای ثروتمندی در آنها حضور ندارند و با این روش میتوان فوتبال را به گوشه و کنار ایران رساند. آجورلو وقتی از سفر به استانهای مختلف میگفت اشارهای به این موضوع داشت. عزیزی خادم هم گفت که هیأتها در صورتی که پروژههایی تعریف کنند، میتوانند از حمایت فدراسیون فوتبال بهرهمند شوند.
معدود ایدههای جدید
در میان صحبتهایی که نامزدهای ریاست فدراسیون مطرح کردند و تقاوت زیادی با وعدههای نامزدهای ادوار قبلی نداشت، شاید تنها استفاده از «مدیر فنی خارجی» برای فدراسیون ایده جدیدی بود که از سوی عزیزی خادم مطرح شد. فوتبال ایران از نظر فنی در سالهای اخیر درجا زده و ضعف فنی که پس از جدایی مربیان خارجی در لیگ برتر دیده میشود هم آن را تأیید میکند. انتخاب یک مدیر فنی مناسب در درازمدت میتواند ضعف در بخش آموزش را برطرف کند و فوتبال ایران را به سمت یک سبک بازی مشخص ببرد.
کریمی برنده بود یا بازنده؟
غیبت علی کریمی جنجالیترین بخش این میزگرد بود و ستاره سابق تیم ملی به دلیل غیر زنده بودن این برنامه در آن حاضر نشد. هرچند هواداران کریمی در فضای مجازی از این تصمیم استقبال کردند، ولی او به عنوان چهره منتقد این انتخابات فرصت خوبی را برای مطرح کردن حرفها و ایدههایش از دست داد. در یک کلام این تصمیم بیشتر از آنکه به نفع کریمی در قامت نامزد ریاست فدراسیون باشد موضع او به عنوان یک ناراضی را تقویت کرد.
مغالطهها کم نبودند
مثال زدن از فوتبال حرفهای کشورهای اروپایی، یکی از مغالطههای رایج این میزگرد بود. بارها شنیده شد که نامزدها در پاسخ به سؤالات مختلف از جمله تکراری «فوتبال جهان قبلاً این راه را رفته» استفاده کردند، بدون در نظر گرفتن اینکه در موضوعاتی مثل حق پخش یا فوتبال زنان قوانین بالادستی اجازه چنین تصمیماتی را میدهد یا نه.
در مجموع بخش زیادی از حرفهای نامزدها مشابه همان حرفهایی بود که از مدیران قبلی فوتبال شنیده بودیم و رسانهها در سالهای گذشته بارها و بارها آنها را به عنوان راه حل مطرح کردهاند، با وجود این اکثر آنها عملی نشده و فوتبال ایران سالهاست که در یک دایره بسته حرکت میکند. آیا برنده انتخابات حساس یکشنبه میتواند این فوتبال را از این دایره بسته خارج کند و نامزد برنده پای حرفش میماند؟
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|
ویژه نامه | آرشیو